به بابا سلام کن!!!
دخترم،به بابا سلام کن.
گربه چند لحظه ایی خیره به مرد نگاه کرد. از تخت خواب پایین پرید.
به سبد خواب جدیدش رفت.مدتی توی آن جا به جا شد. در آخر پشتش را به آن ها کرد و خوابید.
زن موهای مرد را نوازش کرد:به ش حق بده عزیزم.تو الان سر جای اون خوابیدی!
نویسنده:سهیل میرزایی