دو ترم گذشت و با شخصیت ها و چهره های بزرگ و فاخر جدیدی آشنا شدیم...
* نام:دکترکوروش کیانی
شهرت:اصل مرفی،تعریف نمودن خاطره های تکراری(وقتی زمان دوره ی لکچر هاش فرارسید همه در کمال تعجب متوجه شدیم که تمام حرفهاش مثل اینکه ضبط شده باشن تکرار شد!)،خود شیفتگی مزمن(عکسش در لپ تاپش)، شهمیرزاد ،خسته نباشید ممنوع،هلو و گلابی،استاد برتر در تجلیل سبز!
جملات معروف:اینی شیلایز میشه،فلکسی بل باشین،پوینتر مثل بنگاه املاکه،10 تمرین هر هفته ـ که موجبات ولو بودنمان در سایت را فراهم کرد!ـ ، در مورد دیسیپلین اصلا با من شوخی نکنین! و...
تکیه کلام ها:اوکی هان،،ایده اینه که...و...
توضیحات:به شخصه ذوق مرگ شدیم وقتی تونستیم باهاش برداریم (اونم تو حذف و اضافه) چون به عنوان یه استاد هلو به قول خودش گلابی تو دانشگاه شناخته شده بود اما به علت اینکه به قول ترم بالایی ها غیر خطی بود اواخر ترم اذیت کرد و برخلاف گذشته پروژه مروژه داد البته ما هیچ زحمتی به خودمون ندادیم و تقریبا مثل همه از دکمه های محبوب Ctrl+v & Ctrl+c استفاده کردیم!ناگفته نماد که اصل مرفی را در همان اواخر ترم به رخمان کشید.
یه چیزی هم بگیم که حلالمون کنه خیلی استاد مهربونی بود واسه همین همش حس میکرد دانشجو ها میخوان ازش سو استفاده کنن خیلی زود هم نرم میشد. یادش بخیر یه بار تو یه سری از تکلیفاش مونده بودیم رفتیم ازش سوال کنیم دید بهتره بیاد تو سیستم خودمون توضیحش بده واسه همین بنده ی خدا از اتاقش _ که طبقه دوم فنی1 بود _ پا شد اومد تو سایت و هممونو متعجب کرد.وقتی هم عصبانی میشد نفرینش این بود که کاش همه تونو دیپورت کنن فلان کشور!کلا استاد محبوب برقیاست.
** نام:دکترنصرت اله جعفری سنبل آبادی
معروف به "سنبل"
متاسفانه عکسی ازش گیر نیاوردیم واسه همین جای عکسش سنبل گذاشتیم
چون فقط بعضی از دخترای برق و مکانیکی ها باهاش کلاس(فیزیک1) داشتند در موردش یه کم توضیح بدیم که استادی بود یه مقدار بیشتر از یه مقدار توپول با لهجه شیرین ترکی،هر هفته می رفت خارجو بر میگشت البته خارجش دور تر از باکو نبود!وقتی بر میگشت هم با ما سره مشکلات ایران دعوا میکرد! خیلی حرف میزد،کلا درس نمیداد حرف میزد!اونم درباره تفاوت های دانشجویان تنبل ایرانی با دانشجویان زرنگ باکویی!اگر از کلاه استفاده میکنید(پسران محترم) حتما قبل از کلاس کلاهتان را بردارید قبل از اینکه استاد کلاهتان را بردارد.در کل به قول یکی از مکانیکی ها "به خودش میگفت دکتــــر ولی ما بهش میگفتیم ســــنبل"
جملات معروف:از آن بترس که همیشه میخندد(منظورش خودش بود!)،گرص نان، گبول،پسرا جفتک نندازین!
یه چیزی هم بگیم که هیچوقت حلالش نمیکنیم چون نمره کلاس حل تمرینی که
بخاطر برگزاریش با موجودات خبیثی چون مکانیکی ها کلی درگیر شدیمو کل انداختیم ـ حتی نزدیک بود یکی از دخترای برق یکی از پسرای مکانیک رو با دو دستانش خفه کنه که البته نگران نشین چون با وساطت مدیران این وبلاگ و جمعی از بچه های م.شیمی همه چی بخیر گذشت ـ
و کلی منت استاد حل تمرینشو کشیدیمو ـ مجبور بودیم بهش بگیم دکتر تا نمره کامل بهمون بده ـ و کلی چیزای دیگه..................
رو فقط به خاطر خباثت پسرای مکانیک بهمون نداد!
بقیه استادا در ادامه مطلب...